با خدا تا خجالت

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

مسعود

بعد،همیشه دیر است 

اکنون ، لحظه خداست 

لبخند بزن و شاد باش 

تا ببارد بر سر ما ،باران 

با خدا تا خجالت...
ما را در سایت با خدا تا خجالت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arshkebriyao بازدید : 145 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:12

نیمه شعبان

نیمه عشق،نیمه شعبان مبارک 

با خدا تا خجالت...
ما را در سایت با خدا تا خجالت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arshkebriyao بازدید : 145 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:12

ماه عشق

تمام عشق، ماه مبارک رمضان مبارک 

با خدا تا خجالت...
ما را در سایت با خدا تا خجالت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arshkebriyao بازدید : 151 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:12

شب عاشقی

همه چیز در یک شب خلاصه می شود نجات ،رستگاری ،عشق از آن شب پیدا می شود   آن شب را کس نمی داند جز خودم آن شب در شب قدر هویدا می شود   رستگاری با خود شور می اورد نجات در دید آشکار می شود   عشق که م با خدا تا خجالت...
ما را در سایت با خدا تا خجالت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arshkebriyao بازدید : 170 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:12

بی قرارترین

دگر از گفتن خود خسته و نالان شده ام مرهمی بیاور که از چشم ترم هم گریان شده ام   کاری میخواهم که عاقبت به کارستان برسد که از زجه و التماس خود هم ترسان شده ام   ترس من از وجود لرزان خود است وگرنه م با خدا تا خجالت...
ما را در سایت با خدا تا خجالت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arshkebriyao بازدید : 184 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:12

دوران من

بیشتر به نگاهم بنشین این روزها

مرا از خودت بدان میان این حرفها

 

سبکتر از پر کاهم میان گردبادها

کمکم کن کمی بیشتر در این دورانها

با خدا تا خجالت...
ما را در سایت با خدا تا خجالت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arshkebriyao بازدید : 177 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:12

می الهی

نه پر  بودم و پیمانه ای داشتم نه راهی بود و چاره ای داشتم   سر در لاک خود  بودم و کاری نداشتم تنها  بودم و آهی در بساط نداشتم   سوز من کار ساز شد و جایی نداشتم چنان جگرم آتش گرفت که دگر اشکی نداشتم   با خدا تا خجالت...
ما را در سایت با خدا تا خجالت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arshkebriyao بازدید : 164 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:12

تا وصل

التماست میکنم بلکه یاریم کنی دستم بگیری تا برایم کاری کنی   کار دل به سوز و گداز باقیست هنوز شرطت گویا آنست که آبم کنی   شعرم  همه راز و نیاز است ای خدا بیشتر ببین مرا شاید راضیم کنی   حقه ام صداقت  س با خدا تا خجالت...
ما را در سایت با خدا تا خجالت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arshkebriyao بازدید : 164 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:12

شب طلایی

حرف به گفتار در این راه نمی اید  جز التماس چیزی به کار ما نمی اید    شروع نه بامن است نه با کسی نه با دیگری  همه کاره توئی جز دعا چیزی به کار ما نمی اید    دگر فکر هم بحالم از من گذشته جز معجزه خودت ک با خدا تا خجالت...
ما را در سایت با خدا تا خجالت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arshkebriyao بازدید : 167 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:12

اندک اندک

شگفتی که آمد سراغم خوشحال شدم از زمین که دور شدم در آسمان پیدا شدم به عشق که آغشته شدم حیران شدم مبهوت بودم که ظاهر شدم به بیداری که رسیدم صدا آمد سراغم پ ن :گاهی نمیشود که نمیشود اما امان ا با خدا تا خجالت...
ما را در سایت با خدا تا خجالت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arshkebriyao بازدید : 146 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:12

آرشیو مطالب

پيوندهای روزانه

لینک دوستان

خبرنامه